مهرزاد
فهرست دوستان
اين کاربر هيچ دوستي ندارد.
 
مشخصات فردي
ويژگيهاي من
علايق من

روز هفته: همه روزا قشنگه
فصل سال: پاييز

از نگاه ديگران

نظري در مورد اين كاربر ارسال نشده است.


مشخصات
مهرزاد

نام: مهرزاد
نام مستعار: وحيد(تنها)
جنسيت: مرد
آدرس: بروجرد
زبان: فارسي
تاريخ تولد: 27 / مهر / 1369
سن : 33 سال و 6 ماه و 8 روز
تاريخ عضويت: 86/12/3
سن وبلاگ : 16 سال و 2 ماه و 5 روز
وضعيت تاهل: مجرد
تحصيلات: زير ديپلم
وزن: 65
قد: 185

درباره خودم: سلام به تو که دوستت دارم و افسوس نمي داني ... نمي دانم با چه کلماتي نامه را آغاز کنم ، چون نمي دانم حرف هاي دلم را به تو که دوستت دارم ، به تو که تنها کسي هستي که دريچه هاي قلبم را به سويت مي گشايم چگونه بگويم ... آتش عشقت بر جانم افتاده و هرگز خاموشي بر آن نيست ... حالا که نيستي مثل مرداب تنهايم ،مثل مرداب آرام و ساکت و غمگين ... اما اين را هم بدان که اگر کنار من باز نيايي مرا هم چون مرداب سکون و مرگ فرا مي گيرد ! مرداب تنهاست و من تنها تر ... بدون تو در آسمان عشق من نوري نمي تابد و تمام زندگيم را يکدم رنج و غم فرا گرفته ، بيا و برگرد و حرف هايم را در نگاهم بخوان ... بخوان و بدان که بي تو شمعي بي پروانه شده ام ... و نمي دانم طوفان عشق سرکشم را بي تو چه کنم ؟! تو نيستي تا حرف هايم را به تو بگويم پس غم بي هم زبانيم را به باد مي گويم تا شايد آن را در گوش تو زمزمه کند و تو را نزد من بازگرداند ... خواهش خاموشم را در چشم هاي خسته ام ببين ... ديشب خيال روي تو به من گفت که تو باز خواهي گشت ! آيا تو اين روياي دور را رنگ واقعيت مي بخشي ؟ " ... تو با شب رفتي و با شب مياي از ديار غربت ، توي قلب من مي موني پر غرور و پر نجابت ... " مي دانم باز مي گردي و تمام کوچه پس کوچه هاي قلبم را لبريز از آمدنت خواهي کرد ... مرا همانگونه ببين که هستم ، همانگونه که تو را دوست مي دارم ... من از تو آمدن و برگشتنت را مي خواهم ، پس بيا و دست مرا بگير و از اين شهر غربت زده ، از اين شهر غم زده به روياهاي خود ببر ... و بدان که دوستت دارم و آمدنت را مي خواهم ... به انتهاي احساسي آرام مي انديشم ، به آنچه که آرامشي بزرگ است و تو همان آرامشي ... پاکي احساس و قلبت ، روحم را نوازش مي دهد ... با وجود تو طراوتي را در وجودم حس مي کنم خالي از هوي و هوس ... اما حالا تنها تصوير خياليم از توست که همراه با آرامش به من زجر دوري تو را يادآور مي شود ... تو همچون باران پاکي ، پاک و زلال ... بيا و مرا از عشق سيراب کن ... تصوير برگشتن تو مرا تا اوج مي برد و آرام ميکند ... پس بيا و با من باش .. برگرد و باز با من باش و با من بمان ...
توضيح: از صداي سخن عشق نديدم خوش تر / يادگاري كه در اين گنبد دوار بماند
بهترين حرف: سلام به شما بازديد كنندگان عزيز از اين كه به اين وبلاگ اومدين ممنون.


آخرين يادداشت وبلاگ

ParsiBlog.com ® © 2010